اکبر اکسیر (شاعر و طنزپرداز)
در مورد شیون، حرف بسیار است چون شیون هنوز هم در دلهای مردم جا دارد، هنوز هم جنگلِ رود و درخت و پرنده در گیلان نام شاعرشان را بر زبان میرانند. همین شیون ماست که با یک دلِ ساده روستایی به فتح دلها میآید. از ادبیت ادب میگذرد، میرسد به سرچشمه شادمانیها، به سرچشمه خوبیها و صمیمیتها. زبان شیرین گیلکی، تا زمانی که زبان قومیت شریف گیلان هست هر چیزی که با آن نوشته شود هرچیزی که به این زبان گفته شود بر دل گیلان زمین خواهد نشست. اما شیون کاری کرد که اقوام دیگر ایرانی برای فهمیدن شعر شیون، زبان گیلکی و اصطلاحات آن را آموختند. شیون اولین شاعر بومی گیلان و آخر آن نخواهد بود برای اینکه ادبیات غنی گیلکی خیلی نفوذش بالاتر از اینهاست اما هنوز به صحنه نیامده، باید پژوهشگران عزیز و بانیان و راهیان این زبان لهجه شیرین بروند و به دنبال فولکلور آن به مردم نشان دهند و شیون یکی از آنهایی بود که رمز زیبایی این زبان را شناخت و در زمان خودش با پخش نوارهای کاست در قالب طنز توانست مردم را رهسپار دیار گل و سبزه و رود و پرنده و دریا کند. برای شیون عزیز، این شاعر خوب و صمیمی و نامیرای گیلان، من شهرتی بالاتر از این و برای حامد عزیز که به واقع در شناساندن شیون و شعر گیلکی قدمهای بسیار ارزندهای برداشتند موفقیت آرزو میکنم و امیدوارم بزرگداشتها فقط به شعر گیلکی شیون محدود نباشد، زیرا شیون از اولین شاعرانی بود که غزل ساده فارسی را به اوج رسانید.