رشت_سرتوک_در روزهای گذشته خبر راهاندازی «قرارگاه جهادی مدیریت آب» از سوی شرکت آب منطقهای گیلان منتشر شد. این اقدام، در نگاه نخست، حرکتی مثبت و جهادی برای مهار بحران آب به نظر میرسد، اما یک پرسش بزرگ در اذهان شکل گرفته که چرا آقای وحید خرمی مدیرعامل این شرکت که در دولتهای مختلف بر این صندلی تکیه زده است، اکنون و پس از سالها مدیریت، تازه به فکر چنین راه حل اساسی افتاده است؟
به گزارش سرتوک به نقل از آوای رشت ،این تداوم مدیریت در دولتهای مختلف اگرچه میتواند نشاندهنده ثبات مدیریتی تفسیر شود، اما وقتی با تشدید بحران آب در استان همراه بوده، بیش از آن که امیدوارکننده باشد، نگرانکننده است. چگونه است که مدیرعامل یک مجموعه حیاتی، در طول سالها و در دولتهای مختلف امکان حل مسائل بنیادی را نیافته، اما اکنون ناگهان با تشکیل “قرارگاه جهادی” و اعلام مصوبات گسترده ادعای حل بحران را دارد؟
این سؤال زمانی تبدیل به یک معما جدی میشود که بدانیم بحران آب گیلان یکشبه ایجاد نشده و مدیرعامل فعلی، سالها فرصت مدیریت و چارهاندیشی را در اختیار داشته است.
اگر تشکیل قرارگاه جهادی راهحلی کاربردی و مؤثر است، علت این تأخیر چندساله چه بوده؟ و اگر این اقدام صرفاً یک حرکت نمایشی و رسانهای است، آیا میتوان آن را تلاشی برای پوشش دادن کاستیها و عملکرد ضعیف گذشته دانست؟
واقعیت این است که هفت سال، زمان بسیار مناسبی برای هر مدیر دلسوز و توانمندی است تا زیرساختهای حیاتی را سامان دهد، الگوی کشت ناپایدار را اصلاح کند و با چاههای غیرمجاز بهصورت ریشهای برخورد نماید.
جا دارد از آقای خرّمی بپرسیم که اگر شما توانایی و برنامهای مشخص برای حل بحران داشتهاید، چرا در طول این هفت سال دست به کار نشدید؟ و اگر نداشتهاید، تکلیف این دوره طولانی مدیریت شما چه میشود؟
این تناقض آشکار، به بدبینی موجود دامن میزند و این گمان را تقویت میکند که شاید این اقدامات، بیش از آنکه ناشی از یک عزم جدی و برنامهریزی منسجم باشد، واکنشی نمایشی برای پوشش عملکرد ضعیف گذشته است. کشاورزان زحمتکش و کارشناسان آگاه استان به خوبی میدانند که نجات گیلان از بحران آب، نیازمند اقدامات عملی و عزمی راسخ است، نه صرفاً برگزاری نشستهای پرشمار و صدور بیانیههای کلیشهای.

بدون شک، چارهاندیشی زمانی ثمربخش است که پیش از تبدیل شدن یک مشکل به فاجعه، آغاز شود. اکنون که بحران مدیریت آب به اوج خود رسیده است، مردم گیلان حق دارند که نسبت به وعدههای دیرهنگام مدیرانی که سالها فرصت اقدام را از دست دادهاند، بدبین باشند.
به هر حال امیدواریم این حرکت، سرآغازی بر تغییر رویکرد واقعی در مدیریت آب استان باشد، اما تا محقق شدن وعدهها و ظهور نتایج ملموس، باید با نگاهی نقادانه، پیگیر تحقق این مصوبات بود تا به جای شنیدن وعدههای بی سرانجام و بدون پشتوانه، شاهد بهبود محسوس در مدیریت منابع آب استان باشیم.










