تاکسی تنقلاتی
- شناسه خبر: 3991
- تاریخ و زمان ارسال: 19 آذر 1402 ساعت 20:51
- نویسنده: v.kharat
در ادامه انتشار مطالب ذره بینی در سرتوک در جستجو سوژه جدید یک مطلب ذربینی از خانم گیتی بابایی خیلی جالب توجه بود که با رعایت حقوق نویسنده انتشار می یابد.
سوار ماشین که شدم جا خوردم،انگار وارد یک دکه ی فروش تنقلات شده باشم جلوی روی من پر بود از شکلات و شیرینی،گفتم : چه کار جالبی ، چطور شد که اینکار را شروع کردید؟
راننده جواب داد: اولین بار مسافری در ماشین قند خونش افتاد داخل داشبورد شکلات داشتم دادم خورد بعد نگه داشتم برایش آبمیوه گرفتم سرحال آمد و کلی دعام کرد.
یک بار هم بچه ای لج کرده بود با اجازه مادرش بیسکویتی دستش دادم و بچه ساکت شد.دیدیم چقدر راحت با کارهای کوچک میشود مردم را شاد کرد.
از اون به بعد سعی کردم داخل ماشین شکلات و شیرینی داشته باشم و به مسافرها تعادف کنم.
الان یک ساله که راننده اسنپ هستم و بخاطر امتیازها یی که مردم به من دادند چهار مدال افتخار دارم .
پرسیدم اجازه دارم اسم شما را بنویسم گفت:نه خواهر من برای معروف شدن این کار را نکردم ،فقط دوست دارم مردم را خوشحال ببینم!
گیتی بابایی